طرحواره اطاعت

سیمای بالینی طرح واره اطاعت:

این بیماران به دیگران اجازه می دهند بر آنها سلطه پیدا کنند. آنها تسلیم کنترل دیگران می شوند، چون احساس می کنند در غیر این صورت از طریق تنبیه یا رها شدن، تحت فشار قرار می گیرند. دو شکل از این طرح واره وجود دارد: اطاعت از نیازها، که بیماران تمایلات و آرزوهای خود را واپس زنی می کنند و در عوض از توقعات دیگران پیروی می کنند و اطاعت از هیجانها، که بیماران به دلیل ترس از انتقام گیری دیگران، احساسات خود (بویژه خشم) را واپس زنی می کنند. بیماران مبتلا به این طرح واره، ادراکشان این است که نیازها و احساساتشان برای دیگران ارزشی ندارد و مهم تلقی نمی شود. این طرح واره تقریبا همیشه منجر به افزایش خشم می شود و به صورت علائم ناسازگاری مانند رفتار پرخاشگرانه - منفعلانه طغیان شدید و خارج از کنترل خشم، علائم روان - تنی، کناره گیری از مهر و محبت، برونریزی و سوء مصرف مواد بروز می کند.

سبک مقابله ای بیمارانی که این طرح واره را دارند، معمولا تسلیم است. آنها به شدت مطيع دیگران هستند و نسبت به این که در مخمصه بیفتند، حساسیت زیادی نشان می دهند. این بیماران احساس می کنند دیگران آنها را تهدید می کنند، هیچ کاری نمی توانند انجام دهند و از دست دیگران به ستوه آمده اند.

فکر میکنند تنها مزیت زنده ماندن آنها این است که فقط مایه دلخوشی مراجع قدرتند: مراجع قدرت، قوی تر و بانفوذترند، لذا بیماران مجبورند تسلیم آنها شوند. بیمارانی که چنین طرح واره ای دارند، ترس زیادی را نیز تجربه می کنند. واقعیت این است که آنها می ترسند اگر نیازها و احساسات خود را بیان کنند، وقایع ناگواری برایشان پیش بیاید. حتی ممکن است افراد مهم زندگی شان از دست آنها عصبانی شوند، رهایشان کنند و آنها را با تنبیه، طرد و انتقاد روبرو سازند. چنین بیمارانی نیازها و احساسات خود را واپس زنی می کنند، نه به این دلیل که احساس می کنند باید نیازها و احساسهای خود را واپس زنی کنند، بلکه به این دلیل که مجبورند چنین کاری انجام دهند. اطاعت آنها به دلیل ارزش یا تمایل درون سازی شده برای کمک به دیگران نیست، بلکه بیشتر مبتنی بر ترس از تلافی کردن دیگران است؛ در حالی که ارزش درون سازی شده بیمارانی که طرح واره های "ایثار"، "بازداری هیجانی" و "معیارهای سرسختانه " دارند، این است که آنها حق ندارند نیازها و احساسات شخصی خود را بیان کنند.

آنها معتقدند بیان نیازها و احساسات به هر طریقی که باشد، غلط است. وقتی این کار را انجام می دهند، احساس شرمندگی و گناه می کنند. بیمارانی که این سه طرح واره را دارند، احساس نمی کنند تحت کنترل دیگران هستند، بلکه کانون کنترل آنها درونی است. از سوی دیگر، کانون کنترل بیمارانی که طرح واره اطاعت دارند، بیرونی است. آنها معتقدند، چه درست و چه غلط، باید از مراجع قدرت اطاعت کنند و اگر این کار را نکنند ممکن است تنبيه شوند.

اغلب اوقات این طرح واره منجر به رفتار اجتنابی می شود. بیماران از موقعیت هایی که ممکن است تحت کنترل دیگران قرار بگیرند یا ممکن است گیر دیگران بیفتند، اجتناب می کنند. برخی از این بیماران از روابط عاشقانه درازمدت اجتناب می کنند، زیرا این روابط را به عنوان به تله افتادن یا هراس از مکانهای بسته تجربه می کنند. همچنین این طرح واره می تواند به صورت افراطی جبران شود که در این صورت علایمی مثل نافرمانی، مخالفت جویی و سرکشی بروز پیدا می کنند. سرکشی رایج ترین شکل جبران افراطی طرح واره اطاعت است.

 

 اهداف درمان تله اطاعت:
  • هدف اصلی درمان، ایجاد این نگرش در بیماران است که حق دارند نیازها و احساساتی داشته باشند و آنها را به شیوه ای سالم بیان کنند.
  • معمولا بهترین راه برای بیان نیازها و احساسات، این است که به محض وقوع آنها به شیوه ای مناسب بروز داده شوند، نه این که منتظر بمانند تا بعدا فرصتی پیش بیاید یا این که آنها را اصلا بیان نکنند.
  • هرچه بیماران بتوانند عقایدشان را به شیوه مناسب تری ابراز کنند، بهتر می توانند نیازها و احساسات خود را بیان کنند. وقتی این کار را انجام دهند، انسانهای سالم معمولا از آنها انتقام نمی گیرند. افرادی که به محض بیان نیازها و احساسات از سوی بیماران، مدام از آن ها انتقام می گیرند، افراد مناسبی برای برقراری روابط نزدیک بین فردی نیستند.
  • بیماران را تشویق می کنیم که در روابط خود با دیگران، افرادی را انتخاب کنند که به آنها اجازه می دهند نیازها و احساسات طبیعی شان را بروز دهند و از رابطه با افرادی که اجازه چنین کاری به آنها نمی دهند، اجتناب کنند.

 

راهبردهای شناختی درمان تله اطاعت:
  • انتظارات غیرواقع بینانه بیماران در مورد پیامدهای بیان نیازها و احساسات به شیوه ای مناسب از طریق راهبردهای شناختی، آماج درمان قرار میگیرند.
  • بیماران با بررسی شواهد و طراحی آزمایش های رفتاری، یاد می گیرند که انتظارات آنها اغراق آمیز است. علاوه بر این، برای بیماران بسیار مهم است که یاد بگیرند نیازها و احساسات خود را به شیوه ای مناسب بیان کنند، حتی اگر در دوران کودکی والدین شان به خاطر چنین کاری به آنها لقب "بچه بد و خودخواه" داده باشند.

 

راهبردهای تجربی درمان تله اطاعت:
  • بیان خشم، هسته اصلی غلبه بر این طرح واره است. هرچه بیماران با خشم خود بیشتر تماس داشته باشند و بتوانند از طریق تمرین های تصویرسازی و ایفای نقش (بویژه در ارتباط با والدین کنترل گر)، آن را بیان کنند، بیشتر می توانند در زندگی روزمره خود علیه این طرح واره مبارزه کنند.
  • راهبردهای تجربی در درمان این بیماران از اهمیت بسزایی برخوردارند. بیماران خشم خود را در تصویر سازی ذهنی بیان می کنند و حقوق خود را به والدین و سایر مراجع قدرت کنترلگر به شیوهای جراتمندانه گوشزد می کنند.
  • اغلب بیمارانی که این طرح واره را دارند، خشم خود را خیلی نامتناسب بیان می کنند، بویژه نسبت به والدینی که این بیماران را مطيع خود کرده اند. درمانگر باید در تکنیک های تجربی، آن قدر پشتکار نشان بدهد تا بیماران بتوانند از طریق تصویرسازی ذهنی و ایفای نقش، خشم خود را آزادانه بیان کنند.
  • هدف از بیان خشم، فقط تخلیه هیجانی نیست، بلکه بیشتر کمک به بیمار برای احساس توانمندی و قدرتمندی است. خشم، انگیزه و قدرتی پدید می آورد که برای مبارزه علیه منفعل بودن که رفیق شفیق طرح واره اطاعت است، لازم و ضروری بنظر می رسد.

 

راهبردهای رفتاری تله اطاعت:
  • راهبرد رفتاری ضروری برای کمک به این بیماران، انتخاب همسری نسبتا غیر کنترلگر است. بیماران مطیع، معمولا همسری کنترلگر را به طرف خود جلب می کنند. كمال مطلوب این است که این بیماران بتوانند با کسی ارتباط برقرار کنند که خواهان روابط عادلانه است. با این وجود، آنها غالبا فرد کنترل گری را به عنوان همسر انتخاب می کنند و در نتیجه دچار "جذابیت طرح واره ای می شوند. امیدواریم همسر بیمار آن قدر کنترلگر نباشد که به هیچ وجه به بیمار اجازه بیان نیازها و احساساتش را ندهد. اگر همسر بیمار به قدر کافی سلطه گر باشد از طریق جذابیت طرح واره ای می تواند باعث تداوم طرحواره های بیمار شود. اگر همسر بیمار بتواند به نیازها و احساسات او توجه کند، می تواند طرح واره شوهرش را بهبود ببخشد. اگرچه این جذابیت طرحواره ای برای دوام رابطه ناسالم، کم وبیش لازم است، اما برای زندگی سالمتر، بهبود طرح واره ضروری است. علاوه براین، بیماران در مورد انتخاب دوستان غیر کنترل گر، بیشتر دقت می کنند.
  • تکنیک های جرأت آموزی می تواند به بیماران کمک کند تا یاد بگیرند نیازها و احساسات خود را با همسرانشان و دیگران به شیوه ای درست و قاطعانه بیان کنند. وقتی پای یک "خود تحول نیافته" به عنوان پیامد طرح واره اطاعت به میان می آید . وقتی که بیماران با پشتکار و جدیت به دنبال ارضاء نیازها و تمایلات دیگران بوده اند، به گونه ای که نیازها و تمایلات خود را نادیده می گیرند بیماران می توانند درجهت فردیت یابی تلاش کنند.

 

ادامه تکنیک های درمانی تله اطاعت:
  • تکنیک های تجربی و شناختی - رفتاری می توانند در شناسایی استعدادهای طبیعی بیماران و به عمل درآوردن استعدادها به آنها کمک کند.
  • به عنوان مثال بیماران می توانند از طریق تصویرسازی ذهنی، موقعیت های گذشته را که نیازها و تمایلات خود را در آن موقعیت ها واپس زنی کرده اند در ذهن خود مرور و بررسی کنند.
  • بیماران در تصویر ذهنی می توانند با صدای بلند بگویند که به چه چیزهایی نیاز دارند و می خواهند چه کاری انجام دهند. آنها می توانند پیامدهای چنین کاری را در ذهن خود تجسم کنند.
  • بیماران می توانند از طریق تمرین های ایفای نقش، نیازها و تمایلات خود را در جلسات درمان بیان کنند و سپس از طریق تکالیف خانگی، نیازهایشان را در محیط زندگی ابراز نمایند.

 

نکاتی ویژه در درمان تله اطاعت:
  • بیشتر بیماران مطيع، ابتدا درمانگر را به عنوان مرجع قدرتی در نظر میگیرند که می خواهد آن ها را کنترل کند و آنها را زیر نفوذ سلطه خود بگیرد. برداشت آنها از درمانگر این است که فردی کنترل گر است، حتی وقتی چنین چیزی درست نباشد.
  • از دیدگاه باز والدینی حدومرزدار، درمانگر نباید بیمار را بیش از حد جهت دهی کند. واقعیت این است که بهبود طرح واره اطاعت، نیازمند این است که درمانگر، بیمار را کمتر راهنمایی و توصیه کند. درمانگر با این هدف به بیماران اجازه می دهد در طول فرآیند درمان، انتخابگر باشند: چه مشکلاتی را می خواهند در میان بگذارند، چه تکنیک هایی را می خواهند یاد بگیرند و کدام تکالیف خانگی را دوست دارند، انجام دهند.
  • درمانگر همچنین هرگونه رفتار مؤدبانه ای از سوی بیمار را با رویاروسازی همدلانه، به وی خاطرنشان می سازد. نهایتا این که درمانگر به بیماران کمک میکند تا خشم خود را نسبت به درمانگر بشناسند و آن را همان لحظه که به وجود می آید به شیوه ای مناسب بیان کنند، پیش از این که بخواهند آن را به صورت انفجاری بروز دهند.

 

مشکلات ویژه درمان تله اطاعت:
  • وقتی بیماران، نیازها و احساسات خود را در قالب آزمایش های رفتاری بیان می کنند، اغلب این کار را ناقص انجام می دهند. آنها در ابتدای درمان ممکن است در بیان مناسب نیازها و احساسات خود شکست بخورند یا این که ممکن است به قطب متضاد بغلتند و سخت پرخاشگر شوند.
  • درمانگر می تواند به بیماران کمک کند تا منتظر باشند با گذشت زمان، تعادل مناسبی بین بیان نیازها و احساسات و واپس زنی آنها ایجاد شود و در مورد خودشان بی رحمانه به قضاوت نپردازند.
  • وقتی که بیماران مطيع، اولین بار تلاش می کنند نیازها و احساسهایشان را بیان کنند، اغلب چیزی شبیه به این جملات می گویند: "اما نمی دانم چه چیزی می خواهم، نمی دانم چه احساسی دارم". درچنین مواردی، طرح واره اطاعت با طرح واره خود تحول نیافته ارتباط دارد و درمانگر می تواند به بیماران کمک کند از طریق بازاندیشی درباره آرزوها و نیازهایشان، هویت مستقلی برای خودشان به وجود بیاورند.
  • تمرین های تصویرسازی ذهنی به بیماران کمک می کند احساسات خود را مورد کاوش قرار دهند. اگر بیماران در برابر فعال سازی طرح واره اطاعت، پشتکار نشان دهند و دائما بر درون خود تمرکز کنند، بالاخره اکثر آنها به شناسایی چیزی که می خواهند و احساس می کنند، نائل می آیند.
  • به دلیل آنکه بعضی از درمانگران، رفتار بیماران مطیع را دوست دارند، ممکن است ناخواسته طرح واره اطاعت بیماران را تقویت کنند. این یک اشتباه رایج است که بیماران مطیع را بیمارانی خوب درنظر بگیریم. ممکن است هم درمانگر و هم بیمار، فرمانبردار باشند، با این حال، فرمانبرداری آشکار برای بیماران مطیع، پیامدهای خوبی به همراه ندارد. این کار به جای بهبود طرح واره اطاعت، بیشتر باعث تداوم آن می شود.
  • متوجه شدیم که در بیشتر موارد، درمان این طرح واره راحت است. از نظر معنی داری بالینی، میزان موفقیت بالایی در درمان طرحواره اطاعت به دست آورده ایم.